سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گاه می رویم تا برسیم...

گاه می رویم تا برسیم.

کجایش را نمی ‌دانیم.

فقط می‌ رویم تا برسیم ...

تصاویر زیبا از قطرات باران !!-www.jazzaab.ir

بی خبر از آنکه همیشه رفتن راه رسیدن نیست.


گاه برای رسیدن باید نرفت، باید ایستاد و نگریست.


باید دید، شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت کند. . . .



[ چهارشنبه 91/12/23 ] [ 8:29 صبح ] [ محدثه سادات بهروز ]

نظر

عکس های بامزه بچه های حیوانات



[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 1:20 عصر ] [ محدثه سادات بهروز ]

نظر

ترول های باحال


.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.




[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 1:20 عصر ] [ محدثه سادات بهروز ]

نظر

سبزه برای عید

با نزدیک ‌شدن‌ به‌ روزهای‌ پایانی

سال، برخی به فکر تهیه‌ وسایل‌ سفره‌ هفت‌سین‌ می‌افتند و همان طور که می‌دانید. یکی‌ از مهمترین‌ اجزای‌ این سفره‌، سبزه‌ است.
اگر قصد ایجاد تنوعی در سفره هفت‌ سین امسال‌تان دارید، روش تهیه چند نمونه‌ سبزه زیبا را برایتان اموزش داده ایم.

سبزه عروسکی‌
وسایل‌ :
عروسک/‌ جوراب‌ زنانهِ رنگ‌ بدن/‌ تخم‌ شاهی‌
روش:
تخم‌‌شاهی‌ها را خیس‌ کنید و بگذارید یک‌ شب‌ تا صبح‌ بماند تا حالت‌ ژله‌‌ای‌ و چسبنده‌ پیدا کند. روی‌ بدن‌ عروسک‌، از زیر گردن‌ تا مچ‌ دست‌ ها و نیز روی‌ پاها را جوراب‌ بکشید. سپس‌ تخم‌‌شاهی‌ها را با دست‌ بآرامی‌ روی‌ جوراب‌ بمالید. این‌ کار را بدقت‌ و به‌ گونه‌ای‌ انجام‌ دهید که‌ جوراب‌ اصلاً معلوم‌ نباشد.
هر روز با آبفشان‌ به‌ آن‌ آب‌ بپاشید تا همواره‌ مرطوب‌ بماند.

2013330485211a

سبزه قالبی‌
وسایل :
عدس، ماش‌ یا گندم/ پارچة نخی/ سینی/ قالب‌ کیک‌ به‌ شکل‌ دلخواه‌
روش‌: ‌
عدس‌ را به‌ مدت‌ دو روز در آب‌ خیس‌ کنید، سپس‌ از آب‌ بیرون‌ آورید و به‌ مدت‌ سه‌ روز درون‌ پارچه‌‌ای‌ نخی‌ قرار دهید. پارچه‌ را روی‌ ظرفی‌ تخت‌ (سینی) پهن‌ کنید. روزی‌ یک‌ بار در سینی حاوی عدس‌ پیچیده‌ در لای‌ پارچه‌ آب‌ بریزید. حواستان باشد آب‌ اضافی‌ را خالی‌ کنید. همین که مقدار کمی‌ آب‌ در سینی بماند، کافی است. مدتی بعد، عدس‌ها جوانه‌ می‌‌زنند. جوانه‌ها را درون‌ قالب‌ مورد نظر بریزید و کاملاً پخش‌ کنید و آن را در هوای‌ گرم‌ و مقابل‌ نور خورشید قرار دهید. پشت‌ پنجره‌ بهترین‌ مکان‌ است. پس‌ از مدتی‌ که عدس‌ها در قالب‌ و به‌ شکل‌ آن،‌ سبز شد و رشد کرد، می‌توان آنها را به‌ ظرف‌ دیگری‌ منتقل‌ کرد.
برای‌ تزئین سبزة قالبی،‌ از روبان‌ پهن‌ استفاده کنید. با‌ سوزن‌ ته‌گرد نیز روبان‌ دورتا دور سبزه را در جای خود ثابت‌ کنید.

2013330485212a

سبزه درختچه‌ای
وسایل:
اسفنج‌ قالبی‌/ جوراب‌ زنانه‌ نازک‌/ چسب‌ حرارتی‌/ چوب‌ برای‌ تنه‌ درختچه‌ با قطری‌ حدود یک ‌و نیم‌ سانتیمتر/ گلدان‌ سفالی‌/ تخم‌ شاهی/ گچ‌
روش‌:
ابتدا‌ اسفنج‌ را به‌ شکل‌ کُره‌ درآورید. در صورتی‌ که‌ اسفنج‌ قالبی‌ شما برای‌ اندازة کرة مورد نظرتان‌ کوچک‌تر است، می‌توانید با چسباندن‌ تکه‌های‌ دیگری‌ از اسفنج،‌ مکعب‌ را بزرگ‌تر کنید و سپس‌ ببُرید. توجه‌ داشته‌ باشید که‌ برای‌ متصل‌ کردن‌ اسفنج‌ها، چسب‌ حرارتی‌ را فقط‌ در مرکز اتصال‌ آنها بریزید. پس‌ از آن‌که‌ اسفنج‌ کروی‌ آماده‌ شد، چوب‌ را به‌ درون‌ آن‌ فرو ببرید. با جوراب‌ زنانة نازک‌ تمام‌ سطح‌ کروی‌ اسفنج‌ را بپوشانید و آن‌ را با سوزن‌ ته‌گرد یا چسب‌ حرارتی‌ به‌ اسفنج‌ بچسبانید. چند ساعتی‌ کره‌ را درون‌ آب‌ قرار دهید تا کاملاً مرطوب‌ شود. اکنون تخم‌ شاهی‌ها را که‌ قبلاً در آب‌ خیس‌ کرده‌اید و حالت‌ ژله‌ای‌ و چسبنده‌ به‌ خود گرفته‌ است‌ به‌ سطح‌ جوراب‌ بچسبانید. تنه‌ درختچه‌ را درون‌ گلدان‌ قرار دهید و گلدان‌ را با مخلوط‌ گچ‌ و آب‌ غلیظ‌ پر کنید. مراقب‌ باشید که‌ چوب‌ به‌ صورت‌ محکم‌ و مستقیم‌ درون‌ گلدان‌ قرار گیرد. هر روز با آبفشان‌ به‌ درختچه‌ آب‌ بپاشید تا دانه‌ها جوانه‌ بزنند. پس‌ از آن‌ نیز هر روز به‌ سبزه‌ آب‌ بپاشید تا سبز و تازه‌

2013330485283a



[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 1:20 عصر ] [ محدثه سادات بهروز ]

نظر

تست روانشناسی فضولی

 

منظور همون کنجکاوی بیش از حده !اگرچه کنجکاوی همیشه یک صفت پسندیده محسوب می شود اما اگر از حدمتعارف خود خارج شود دیگر آن قدرها هم شایسته نخواهد بود و شاید چیزی فراتر از کنجکاوی (همون فضولی خودمون) به حساب بیاید. شما معمولاً با دوستان فضولتان چه کار می کنید؟ بدون تردید سعی می کنید هر طور شده آنها را از سرخودتان باز کنید، درست است؟ اما آیا می دانید خود شما چقدر دچار این مشکل هستید؟!

 

اگـر مـایـلید اطلاعات بیشتری درباره شخصیت خودتان از خصوصیاتی که باعث مـی‌شوند تعادل در کنجکاوی شما مشخص شود آگاه شوید، به تست زیر که شامل 10 سوال است با دقت تمام و در کمال صداقت پاسخ دهید. برای انجام تست لطفا امتیازات هر سوال را یادداشت کنید و در پایان با مقایسه با نتایج، درصد کنجکاوی شخصیت خودتان را محک بزنید :

 

1? تصورکنید که صبح خواب مانده اید و دیرتان شده است. هنگام خروج از خانه صدای دعوای همسایه را می شنوید. آیا می ایستید تا ببینید موضوع از چه قرار است؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

 

3? به منزل دوستتان رفته اید و او برای انجام کاری از اتاق خارج می شود. روی میز او یک نامه جلب توجه می کند. آیا نگاهی به آن می اندازید؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

 

4? در اتوبوس یا تاکسی نشسته اید و فرد کناری شما مشغول مطالعه است. در این شرایط چه می کنید؟

 

ـ مستقیماً به آنچه او مطالعه می کند خیره شده و شما هم همراه او مطالعه می کنید. (10)

ـ هر از چند گاهی نگاهی دزدکی می اندازید تا ببینید او چه چیزی مطالعه می کند. (5)

ـ کاملاً بی تفاوت رفتار می کنید. (0)

 

5? اگر شما بدانید که یکی از آشنایان رازی دارد، چه می کنید؟


ـ هر طور شده سعی می کنید سر از کار او در آورید. (10)

ـ اگر صحبتی درباره آن پیش بیاید، کنجکاو می شوید. (5)

ـ رازهای دیگران، مسائل شخصی آنهاست و سعی نمی کنید وارد حیطه خصوصی آنها شوید. (0)


6? اگر جایی دعوا یا تصادفی اتفاق بیفتد، آیا نزدیک می شوید تا ببینید جریان از چه قرار است؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

 

7? اگر وارد رستورانی شوید و ببینید یکی از آشنایان با فرد غریبه ای آنجاست، آیا کنجکاو می شوید ببینید غریبه چه کسی است؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

 

8? آیا معمولاً درباره قیمت و محل خرید چیزهایی که دوستانتان می خرند پرس و جو می کنید؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

 

9? آیا تا به حال کیف دیگران را بدون اجازه شان جست و جو کرده اید؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

 

10? اگر رمز عبور پست الکترونیک دوستانتان را داشته باشید سری به ایمیل های آنها می زنید؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)

 

11? با دوستتان مشغول مکالمه تلفنی هستید که مجبور می شوید مدتی منتظر بمانید تا او به مکالمه دیگری که در انتظار است پاسخ دهد. آیا وقتی برای ادامه مکالمه شما برمی گردد از او می پرسید چه کسی پشت خط منتظر بود؟

 

ـ بله (10)

ـ خیر (0)


.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

 

حالا امتیازات گزینه‌هایی را که انتخاب کرده‌اید را با هم جمع بزنید.سپس امتیازات بدست آمده از 10 سوال بالا را مطابق با نتایج زیر مقایسه کنید.

 

:: اگر امتیاز شما بین 0 تا 30 باشد :

 

شما به هیچ وجه اهل دخالت و فضولی در کارهای دیگران نیستید و این یک امتیاز بزرگ برای شما محسوب می شود. شما احتمالاً فکر می کنید مسائل خصوصی دیگران برایتان جالب نیست و یا آنقدر به حیطه خصوصی آنها اهمیت می دهید که خودتان را مجاز نمی دانید آن را مخدوش کنید. شاید هم آنقدر سرتان گرم است که وقت فکر کردن به مسائل دیگران را ندارید. به هرحال شما کاملاً به دیگران احترام می گذارید و در مورد مسائلی که به شما ارتباطی پیدا نمی کند کنجکاوی به خرج نمی دهید. اطرافیان شما معمولاً فکر می کنند می توانند به شما اطمینان کنند و شما نیز توقع متقابلی از آنها دارید.

 

:: اگر امتیاز شما بین 35 تا 70 باشد :

 

خوب شما طبیعتاً فرد کنجکاوی هستید، اما تلاش می کنید زیاد در کارهای دیگران دخالت نکنید. اما گاهی اوقات این کنجکاوی آنقدر شدید است که نمی توانید جلوی خودتان را بگیرید و گهگاهی از راه خود خارج می شوید و سرکی به کار دیگران می کشید. اما خوشبختانه این کار همیشگی نیست. اگرچه کنجکاوی خوب و در مواردی لازم است، اما زیاده روی در آن می تواند شما را دچار دردسر کند. اکثر مردم دوست ندارند کسی در کارشان دخالت کند. بنابراین بهتر است کاری انجام ندهید که دوست ندارید دیگران نسبت به شما انجام دهند.

 

:: اگر امتیاز شما بین 75 تا 100 باشد :

 

شما عاشق این هستید که همه چیز را درباره همه کس بدانید و برای این کار هرچه از دستتان بربیاید انجام می دهید. شما از آن دسته افراد هستید که مراقب دیگران هستند. فال گوش می ایستند و حتی بعضی مواقع مستقیماً از دیگران درباره مسائل خصوصی شان سؤال می کنند. اگر شما به عنوان فرد فضولی در جمع دوستان و آشنایانتان معروف نشده اید، احتمال اینکه چنین لقبی به شما اختصاص پیدا کند بسیار زیاد است. کنجکاوی در وجود شما بسیار فراتر از حد متعارف آن وجود دارد و متأسفانه شما آن را معطوف به مسائل دیگران کرده اید که به هیچوجه برایشان خوشایند نیست. بین خودمان بماند ولی اگر این روال ادامه پیدا کند، می توانید مطمئن باشید که سعی خواهند کرد فضولی های (کنجکاوی های بیش از حد) شما را هر طور شده جبران کنند!



[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 1:20 عصر ] [ محدثه سادات بهروز ]

نظر

داستان کوتاه دانشجوی نمونه

در اولین جلسه دانشگاه استاد ما خودش را معرفی نمود و از ما خواست که کسی را بیابیم که تا به حال با او آشنا نشده‌ایم، برای نگاه کردن به اطراف ایستادم، در آن هنگام دستی به آرامی شانه‌ ام را لمس نمود، برگشتم و خانم مسن کوچکی را دیدم که با خوشرویی و لبخندی که وجود بی‌ عیب او را نمایش می‌داد، به من نگاه می ‌کرد. او گفت: «سلام عزیزم، نام من رز است، هشتاد و هفت سال دارم، آیا می‌توانم تو را در آغوش بگیرم؟» پاسخ دادم: «البته که می‌ توانید»، و او مرا در آغوش خود فشرد. پرسیدم: «چطور شما در چنین سن جوانی به دانشگاه آمده اید؟» به شوخی پاسخ داد: «من اینجا هستم تا یک شوهر پولدار پیدا کنم، ازدواج کرده یک جفت بچه بیاورم، سپس بازنشسته شده و مسافرت نمایم». پرسیدم: «نه، جداً چه چیزی باعث شده؟» کنجکاو بودم که بفهمم چه انگیزه‌ای باعث شده او این مبارزه را انتخاب نماید. به من گفت: «همیشه رویای داشتن تحصیلات دانشگاهی را داشتم و حالا، یکی دارم».
پس از کلاس به اتفاق تا ساختمان اتحادیه دانشجویی قدم زدیم و در یک کافه گلاسه سهیم شدیم،‌ ما به طور اتفاقی دوست شده بودیم، ‌برای سه ماه ما هر روز با هم کلاس را ترک می‌کردیم، او در طول یک سال شهره ی کالج شد و به راحتی هر کجا که می‌رفت، دوست پیدا می‌کرد، او عاشق این بود که به این لباس در آید و از توجهاتی که سایر دانشجویان به او می‌نمودند، لذت می‌برد، او اینگونه زندگی می‌کرد.
در پایان آن ترم ما از رز دعوت کردیم تا در میهمانی ما سخنرانی نماید، من هرگز چیزی را که او به ما گفت، فراموش نخواهم کرد، وقتی او را معرفی کردند، در حالی که داشت خود را برای سخنرانی از پیش مهیا شده‌ اش، آماده می‌کرد، به سوی جایگاه رفت، تعدادی از برگه‌های متون سخنرانی‌اش بروی زمین افتادند، آزرده و کمی دست پاچه به سوی میکروفون برگشته و به سادگی گفت: «عذر می‌خواهم، من بسیار وحشت زده شده‌ ام بنابراین سخنرانی خود را ایراد نخواهم کرد، اما به من اجازه دهید که تنها چیزی را که می‌دانم، به شما بگویم»، او گلویش را صاف نموده و‌ آغاز کرد: «ما بازی را متوقف نمی‌کنیم چون که پیر شده‌ایم، ما پیر می‌شویم زیرا که از بازی دست می‌کشیم، تنها یک راه برای جوان ماندن، شاد بودن و دست یابی به موفقیت وجود دارد، شما باید بخندید و هر روز رضایت پیدا کنیم. ما عادت کردیم که رویایی داشته باشیم، وقتی رویاهایمان را از دست می‌دهیم، می‌میریم، انسان‌های زیادی در اطرافمان پرسه می‌زنند که مرده ‌اند و حتی خود نمی‌دانند، تفاوت بسیار بزرگی بین پیر شدن و رشد کردن وجود دارد، اگر من که هشتاد و هفت ساله هستم برای مدت یک سال در تخت خواب و بدون هیچ کار ثمر بخشی بمانم، هشتاد و هشت ساله خواهم شد، هر کسی می‌تواند پیر شود، آن نیاز به هیچ استعداد خدادادی یا توانایی ندارد، رشد کردن همیشه با یافتن فرصت ها برای تغییر همراه است. متأسف نباشید، یک فرد سالخورده معمولاً برای کارهایی که انجام داده تأسف نمی‌خورد، که برای کارهایی که انجام نداده است». او به سخنرانی‌اش با ایراد «سرود شجاعان» پایان بخشید و از فرد فرد ما دعوت کرد که سرودها را خوانده و آنها را در زندگی خود پیاده نماییم.
در انتهای سال، رز دانشگاهی را که سال ها قبل آغاز کرده بود، به اتمام رساند، یک هفته پس از فارغ‌ التحصیلی رز با آرامش در خواب فوت کرد، بیش از دو هزار دانشجو در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند، به احترام خانمی شگفت‌ انگیز که با عمل خود برای دیگران سرمشقی شد که هیچ وقت برای تحقق همه آن چیزهایی که می‌توانید باشید، دیر نیست

[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 1:20 عصر ] [ محدثه سادات بهروز ]

نظر

کد موسیقی برای وبلاگ